اعتراض ثالث به آرای کیفری

اعتراض ثالث به آرای کیفری

همانطوریکه اساتید ثالث را تعریف نمودند: کسی که به عنوان اصحاب دعوا در دادرسی منتهی به رای مورد اعتراض دخالت نداشته باشد اعتراض ثالث مانند دیگر تعریف جامع و کاملی نشده است و بایستی اذعان داشت اعتراض شخص ثالث، یکی از طرق فوق العاده می‌باشد که برای اشخاص ثالث وجود دارد، در مواردی که در دعوایی، حکم یا قرار صادر شده که به حقوق ثالث خللی وارد شده، به شرط اینکه در حکم یا قرار “خارج” باشد و به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشند.

آئین دادرسی مدنی مصوب 1379 در ماده 417 مقرر شده: اگر در خصوص دعوایی، رایی صادر شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورده و آن شخص یا نماینده او در  دادرسی که منتهی به رای شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، می‌توان نسبت به آن رای اعتراض کند، همچنین در ماده 111 آ.د.ک مصوب 1392 اعتراض ثالث را به عنوان تامین خواسته کیفری پیش بینی شده است، البته بایستی خاطر نشان سازد در مورد اعتراض شخص ثالث در دادرسی کیفری و آرای صادره از این دادگاه‌ها باید اشعار داشت که رویه محاکمه عموما عدم پذیرش اعتراض ثالث نسبت به آرای کیفری است، که دلیل عدم پذیرش را اصل مشخصی بودن جرائم و مجازات می‌دانند.

در این راستا باید اظهار نمود که صحیح است که اصل شخصی بودن جرائم و مجازات در دادرسی کیفری حاکم است و رای کیفری نباید به حقوق اشخاص دیگر ضرر بزنید، اما رای کیفری و آثار و جنبه‌های حقوقی هم در پی دارد، بدلیل اینکه در پرونده‌های کیفری جبران ضرر و زیان نیز بررسی می‌گردد.

اما در مقابل افرادی که موافق مطلب فوق هستند تعدادی از قضات معتقدند که ماده 418 ق.آ.د.م این اجازه را می‌دهد که اعتراض ثالث در دعاوی کیفری قابلیت پذیرش داشته باشد بدلیل اینکه در این ماده اشاره شده که ثالث حق دارد به هر گونه رای صادره از دادگاه‌ها عمومی، انقلاب و حتی در بعضی از موارد تجدید نظر اعتراض کنند.

اعتراض ثالث یکی از طرق فوق العاده شکایت از آرا می‌باشد که شخص ثالث این حق مکتسبه را دارد که نسبت به آن حکم یا قرار اعتراض کند.

اعتراض شخص ثالث دو قسم دارد :

اعتراض اصلی

طبق بند الف ماده 419 ق.آ.و.م عبارت از: اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد و منظور از ابتدا یعنی بین معترض ثالث و محکوم له رای اصلی، قبل از طرح دعوای اعتراض ثالث، دعوای دیگری نبوده، تا در جریان رسیدگی به آن معترض ثالث از حکم صادره مطلع شده به آن اعتراض نماید.

پس شخص ثالث در هر زمانی و به هر طریقی از صدور رای مطلع گردد می‌تواند نسبت به آن اعتراض کند.

این اطلاع امکان دارد در جریان اجرای رای مورد اعتراض، علیه ثالث و یا … حاصل گردد. در آن زمان، ثالث که رای را خلاف حقوق خود می‌داند، به دادگاه صادر کننده رای مراجعه و اعتراض خود را اعلام می‌نماید. اعتراض ثالث اصلی به موجب ماده 420 آ.د.م باید مانند دعوی معمولی طبق دادخواست باشد و تمامی تشریفات قانونی انجام شود.

در دادخواست اعتراض شخص ثالث، معترض ثالث خواهان و متداعیین دعوای اصلی یا محکوم له و محکوم علیه رای مورد اعتراض خواندگان می‌باشند.

کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی دارد (تیتو)

وفق ماده 420 آ.د.م دادگاهی که رای قطعی معترض عنه را صادر کرده است.. لذا دادخواست اعتراض ثالث اصلی باید به دادگاه ارسال گردد که رای قطعی صادر کرده است.

تشریفات رسیدگی

در قسمت اخیر ماده 420 آ.د.م مانند دادرسی بدوی می‌باشد حتی اگر اعتراض به دادگاه تجدید نظر استان تقدیم شود.

نکته حائز اهمیت طبق ماده 7 آ.د.م لازمه رسیدگی ماهوی در دادگاه تجدید نظر که در مرحله بالاتر، تلقی می‌شود، رسیدگی ماهوی در دادگاه بدوی است.

اگر حکم مورد اعتراض ثالث در دادگاه تجدید نظر صادر شده باشد همین دادگاه صلاحیت رسیدگی بدوی به اعتراض ثالث را دارد و بدون اینکه به ماهیت دعوی اعتراض شخص ثالث در دادگاه بدوی رسیدگی شده باشد، دادگاه تجدید نظر در ابتدا به ماهیت آن دعوا رسیدگی خواهد کرد.

اعتراض طاری

طبق ماده 419 آ.د.م اعتراض طاری (غیر اصلی) یعنی اعتراض یکی از طرفین دعوا به رای که سابقا در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات ادعای خود، در اثنای دادرسی آن را ابراز نموده است. پس اگر بعد از اتمام دعوا و صدور حکم یا قرار، دعوای جدیدی مطرح شود و یکی از اصحاب دعوی جدید به حکم یا قراری که در دعوای اول صادر شده به عنوان دلیل استناد کند طرف دعوای دوم که جزء اصحاب دعوای اول نبوده و در آن مداخله نداشته به آن حکم یا قرار که به ضررش باشد و از وجود آن در این دادرسی اطلاع پیدا کرده، اعتراض نماید، چنین اعتراضی، اعتراض شخص ثالث طاری نامیده می‌ شود.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!

مقالات