جعل یکی از مسائل مهم حقوق کیفری است که علاوهبر جنبه حقوقی به آرامش و آسایش جامعه لطمه وارد میکند و امروز جامعه مبتلا به این بزه میباشد. همانطوریکه میدانید وفق اصل قانونی بودن جرم و مجازات بایستی نگاهی بر جرم جعل از لحاظ قانونی بیاندازیم و آگاه بر مجازات قانونی باشیم.
هر جرمی شامل سه عنصر قانونی، مادی و روانی (معنوی) میباشد و قانونگذار در مواد 523 تا 542 ق.م.ا (تعزیرات) اشاره و اختصاص داده شده است. عنصر قانون، چون اصل بر اباحه است، مگر در قانون خلاف آن را تصریح شده باشد (برگرفته از کتاب جزا دکتر ساولان).
باتوجه به تعریف جعل از دیدگاه شادروان دکتر ضیاءالدین پیمانی در تعریف جعل مرقوم داشتند “جعل و تزویر عبارت است از قلب متقلبانه حقیقت در یک سند یا نوشته یا چیز دیگر با هدف اضرار غیر به کلی از طریق مذکوز در قانون”
منظور از طریق مذکور در قانون، ساختن، تغییر و به کاربردن است (برگرفته از کتاب جعل دکتر بشیری) و قانونگذار جعل را چنین تعریف نموده: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای رسمی یا غیر رسمی، خراشیدن یا تراشیدن و … بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
در راستای عنصر قانونی جرم به بیان تعریفی که حقوقدانان ارائه کردهاند میپردازیم:
قلب متقلبانه حقیقت در سند یا نوشته یا چیز دیگری به قصد اضرار به غیر به طرق پیشبینی شده در قانون (دکتر ساولانی – کتاب جزا) و هدف از تغییر هست آنچنان تغییری است که در ارکان نوشته به عمل میآید. مثل تغییر جنسیت در متن یا تاریخ یا امضا (دکتر مسلمانپور). حقیقت متقلب را در شکل و هم در ماهیت و یا فقط در شکل میتوان نام برد.
در خصوص عنصر مادی بایستی اذعان داشت عنصر مادی در تعریف هر بزه بسیار حائز اهمیت است . بدلیل اینکه تمایز هر جرم از جرم دیگر در عنصر مادی است. زیرا اصلبر عمدی بودن جرائم است و همانطوریکه استاد ساولانی اشاره نمودند ویژگی مرتکب جرم، هر رفتار مجرمانه، تغییر داده و بکار بردن مهر دیگری بسیار اهمیت دارد.
جعل به دو دسته مادی و مفادی تقسیم میگردد.
اگر در ظاهر نوشته یا سند، خدشه وارد شود، جعل مادی است و اگر در ظاهر سند یا نوشته خدشهای وارد نگردد و واقعیت در نوشته یا سند تحریف شود و به گونهای دیگر جلوه کند مرتکب جعل معنوی یا مفادی شده است.
استحکام روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … با پدیده جعل که یکی از شایعترین جرایم است، مرتبط میباشد و قانونگذار اهمیت زیادی به جرم جعل داده است و بایستی اشاره کنیم فعل مرتکب جرم جعلی میتواند به صورت مثبت و منفی جلوه کند. اگر قلب حقیقت در یک نوشته یا سند و طبق یکی از صور پیشبینی شده در قانون باشد و فعل منفی یا ترک فعل که در جعل مفادی یا معنوی رخ میدهد بدلیل اینکه در اثر ترکیب فعل، سندی ایجاد شده است که محتوای آن با واقعیت مطابقت نمیکند.
و اما عنصر معنوی جرم جعل: همانطوریکه میدانید جرم جعل جرم عمدی است و در عنصر معنوی علم به حکم موضوع و سوءنیت عام و خاص و انگیزه وجود دارد، در راستای علم به حکم مفروض است یعنی مرتکب بایستی بداند جعل، جرم است.
و در خصوص علم به موضوع مواردی که در قانون آمده مرتکب جعل باید به آن علم داشته باشد و مرتکب جرم جعل بایستی قصد ارتکاب رفتار مجرمانه را داشته باشد. یعنی دارای سوءنیت عام باشد و نیز چنین قصد تحقق نتیجه را داشته که سوءنیت خاص اما در مورد انگیزه در تحقق جرم جعل اثری ندارد.
قانونگذار جرم جعل را در ماده 523 کتاب پنجم ق.م.ا تعریف شده که عبارت از جعل سند عبارت از قلب حقیقت کردن در یک نوشته به منظور ضرر به غیر که در آن سوءنیت عام و خاص وجود دارد و با وجود تمامی موارد فوق در شخص مرتکب، میتوان عمل مرتکب را در قالب جرم جعل قرار داد و با در نظر گرفتن عناصر اصلی این جرم توسط مرتکب وی را تحت عنوان جاعل تحت تعقیب و رسیدگی قرار داد.